Monday, 18 April 2011

بیشماران غیر متحد بهتر است یا کم شماران متحد؟

همیشه بحث می کنیم که ما بیشماریم و رژیم به زودی سقوط خواهد کرد. اما با اینکه اکثراً از این رژیم متنفر هستیم رژیم هنوز سر جایش است و خامنه ای هم هنوز مشغول حکومت است. همگی می دانیم که با افزایش فشار اقتصادی بر مردم این رژیم بالاخره سقوط خواهد کرد. ما اگر ما هنگام مبارزه با رژیم با همرزمان خود در جبهه دیگری مشغول مبارزه باشیم این رژیم دیرتر و دیرتر سقوط می کند. در ضمن طبیعی است که ما یک نظر واحد نداشته باشیم. مثلاً ممکن است بعضی از ما اساساً اعتقادی به خدا نداشته باشیم و بعضی دیگر خیلی مذهبی باشیم. طبیعی است که دو قطب متضاد هستیم و متقاعد کردن همدیگر کار دشواری است. بهتر نیست بی دینی هر کسی برای خودش باشد و دینداری هر کسی هم برای خودش؟ بهتر نیست همگی فکر کنیم چه مبانی برای حکومت آینده ایران باید داشته باشیم تا همه مردم چه مذهبی و چه بی مذهب با جون و دل کار کنن و اقتصاد کشورمان رشد کند؟ به هر حال ما در باطن گروهی چند صدا هستیم اما تا زمانی که نتوانیم چند صداییمان را تبدیل به انرژی سازنده کنیم، تبدیل به قدرت بزرگی نخواهیم شد که بتواند رژیم را شکست دهد.
بسیاری از انقلاب های مخملی در قرن اخیر از اتحاد گروهی کوچک و سازمان یافته شروع شد. گاهی آرزو می کنم که به جای بیشمار بودن کم شمار بودیم ولی متحد. ای کاش دعوای ما به جای مبارزه برای سقوط جمهوری اسلامی به دعوایی که دین بد است یا خوب تقلیل پیدا نمی کرد. ای کاش می توانستیم راه حل هایی را بیابیم که هم بی دینان احساس نکنند که چیزی به آنها تحمیل شده، هم متدین ها احساس نکنند حقوق آنها پایمال شده است.